loading...
** سایت تفریحی ایولی ها **
ایولی ها

سلام.من مدیر سایت ایولی ها رضا نظریان هستم. ما برای شما بنر-هدر و آلبوم طراحی میکنیم.فقط لازیم است ما را لینک کنید

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
اموزش هک 11 3048 jumbojet
مه - احمد شاملو 0 917 siber
اشعار حافظ 1 1046 iljima
شعر نو 1 868 iljima
شعر فردوسی در مدح پیامبر و امام علی علیه السلام 1 918 iljima
صداي ديدار...سهراب سپهری 0 826 iljima
تپش سايه دوست 0 818 iljima
پشت درياها...سهراب سپهری 0 820 iljima
واحه يي در لحظه...سهراب سپهری 0 707 iljima
نشاني...سهراب سپهری 0 797 iljima
پيغام ماهي ها...سهراب سپهری 0 691 iljima
غربت...سهراب سپهری 0 652 iljima
در گلستانه...سهراب سپهری 0 622 iljima
آب...سهراب سپهری 0 658 iljima
ساده رنگ...سهراب سپهری 0 655 iljima
و پيامي در راه...سهراب سپهری 0 614 iljima
روشني‌، من‌، گل‌، آب...سهراب سپهری 0 626 iljima
از روي پلك شب...سهراب سپهری 0 742 iljima
مسافر...سهراب سپهری 0 703 iljima
صداي پاي آب...سهراب سپهری 0 670 iljima
آب را گل نكنيم- سهراب سپهری 0 645 iljima
غمی غمناک (شعر سهراب سپهری) 0 645 iljima
شراب و خون...فروغ فرخزاد 0 747 iljima
ديو شب...فروغ فرخزاد 0 664 iljima
انتقام...فروغ فرخزاد 0 641 iljima
گريز و درد...فروغ فرخزاد 0 655 iljima
افسانه تلخ... فروغ فرخزاد 0 604 iljima
وداع...فروغ فرخزاد 0 669 iljima
پاييز...فروغ فرخزاد 0 715 iljima
يادي از گذشته...فروغ فرخزاد 0 717 iljima
رضا نظریان بازدید : 477 سه شنبه 13 تیر 1391 نظرات (0)

شما نجار زندگی خود هستید:

نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده میکرد.
یک روز او با صاحبکار خود موضوع را درمیان گذاشت.
پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن ، حالا او به استراحت نیاز داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت میخواست تا او را از کار بازنشسته کنند.
صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند ، اما نجار بر حرفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد.
سرانجام صاحب کار درحالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد ، از او خواست تا به عنوان آخرین کار ، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد.
نجار در حالت رودربایستی ، پذیرفت درحالیکه دلش چندان به این کار راضی نبود.
پذیرفتن ساخت این خانه را برخلاف میل باطنی او صورت گرفته بود.
برای همین به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و به سرعت و بی دقتی ، به ساختن خانه مشغول شد و به زودی و به خاطر رسیدن به استراحت ، کار را تمام کرد.
او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد.
صاحب کار برای دریافت کلید این آخرین کار به آنجا آمد.
زمان تحویل کلید ، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری!
نجار ، یکه خورد و بسیار شرمنده شد.
در واقع اگر او میدانستکه خودش قرار است در این خانه ساکن شود ، لوازم و مصالح بهتری برای ساخت آن بکار می برد و تمام مهارتی که در کار داشت برای ساخت آن بکار می برد.
یعنی کار را به صورت دیگری پیش میبرد.

این داستان ماست.
ما زندگیمان را میسازیم. هر روز میگذرد.
گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که میسازیم نداریم ، پس در اثر یک شوک و اتفاق غیرمترقبه میفهمیم که مجبوریم در همین ساخته ها زندگی کنیم.
اگر چنین تصوری داشته باشید ، تمام سعی خود را برای ایمن کردن شرایط زندگی خود میکنیم. فرصت ها از دست می روند و گاهی بازسازی آنچه ساخته ایم ، ممکن نیست.

شما نجار زندگی خود هستید و روزها ، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده میشود.
یک تخته در آن جای میگیرد و یک دیوار برپا میشود.
مراقب سلامتی خانه ای که برای زندگی خود می سازید باشید

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2255
  • کل نظرات : 289
  • افراد آنلاین : 34
  • تعداد اعضا : 4879
  • آی پی امروز : 226
  • آی پی دیروز : 245
  • بازدید امروز : 314
  • باردید دیروز : 494
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 314
  • بازدید ماه : 2,394
  • بازدید سال : 106,963
  • بازدید کلی : 2,764,430