آغوشتُ به غیر من به روى هیشکى وا نکن
این کتابارم از جلو دست و پا جمع کن
یادت باشه بیست دقیقه ى دیگه م زیر برنجُ کم کنى، یادت نره !
++
++
دقت کردین !؟
انقدر با دقت تخمه میخورن ، که انگار میخوان بابت پوستاش رسید بگیرن !
++
++
قدیما یه آفتابه های مسی بود پرش که میکردی اینقد سنگین میشد
تا میومدی ورش داری دوباره یه دست دیگه توالت می کردی !
++
++
یارو ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻣﯿﺎﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻏﺶ ﻏﺶ ﻣﯿﺨﻨﺪﻩ
ﻣﯿﮕﻦ: ﭼﯽ ﺷﺪﻩ؟
ﻣﯿﮕﻪ: رفتم مغازه اسگلشون کردم
میگن: چی کار کردی….؟
میگه: ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺩﻡ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﺨﺮﯾﺪﻡ !
++
++
سوسک مخوفترین موجود در همهی جهانهای ممکن است
آدمها از ببر گرسنه و کوسهی سفید و شهابسنگ و بمب اتم میترسند
چون «باید» بترسند اما از سوسک میترسند چون «فقط» میترسند !
++
++
اﻭﻥ ﮐﻪ ﺍﻻﻥ ﺩﺳﺘﺶ ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺷﻤﺎﺳﺖ
ﻣﻦ ۳ﺩﻗﯿﻘﻪ ﭘﯿﺶ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺳﺘﺶ ﺗﻮ ﺩﻣﺎﻏﺶ ﺑﻮﺩ
گفتم در جریان باشی !
++
++
پدربزرگم هربار جوراب پاش میکرد میگفت :
خدایا همینجورى که سالم اینارو پام میکنم ، سالمم دربیارم
با همین ترفند ساده ، صد و چند سال زندگى کرد !